<< بنام خدا >>
گزارش برنامه پاکسازی آبشار پونه زار
سرپرست : خانم النا توازهي
تاریخ اجرا برنامه : 11 تیرماه 95
شرکت کنندگان :
اعضا : هادي فوقانی ، محمود روحانی ، عزت الله توازهي ، رحمان پاپرون ، سعید عابدینی ، زهرا اکبر شاهی ، گلاب بهادری ، النا توازهي ، پروانه لقايي.
مهمانان : پگاه لقایی،پوریا ابراهیمیان ، امیرحسین روحانی ، ستاره زارعی ، مجید کفایی ، پويه اکبرشاهی.
گزارش برنامه :
ساعت پنج صبح آدینه قرار مان ابتدای خیابان دانشگاه بود . پس از سوار شدن آخرین شرکت کننده به سمت فریدونشهر حرکت کردیم . مسافت حدود صد و شصت کیلومتری تا فریدون شهر را در جمع خوب و صمیمی دوستانمان به پایان رسانده و در بیست و پنج کیلومتری غرب فریدونشهر نزدیک روستای چغيورت در کنار چشمه ایی زیبا که سوله کارخانه آب معدنی چغيورت در سرچشمه آن تاسیس شده بود به صرف صبحانه پرداختیم و نهایتا در ساعت ده صبح به محوطه مخصوص پارک اتومبیل رسیدیم . کوله ها را برداشتیم و پس از معارفه به سمت آبشار رفتیم . منطقه مثل همه جاهای دیدنی و زیبای کشورمان با بطری ها و ظروف پلاستیکی و زباله های تر و خشک چهره ایی نا زیبا یافته بود . پس از اطراق در زیر سایه درختان پلاستيکهاي بزرگ و سیاه زباله را تحویل گرفتیم تا شاید بتوانیم ذره ای از نازیبایی های فرهنگ بی تفاوتی عده ایی را در پشت آن پنهان نماییم و به دیگران این پیام را القا نماییم که هر زباله ای که دستی در طبيعت رها میکند تاوان سنگینی دارد که طبیعت رنجور کشور ما دیگر توان پرداختنش را ندارد . جمع شدن بیش از سی کیسه زباله که هرکدام بیش از 15کيلو وزن داشت و همکاری چند کودک و خانواده ای که نزدیک محل اطراقمان بود نشانگر این بود که هنوز نبض عشق به طبیعت در عروق ملت مي تپد شاید کمی فرهنگ سازی آنهم در بین کودکانمان تنها روزنه نجات محیط زیست و کره خاکی ما باشد.
پس از گشت و گذار در اطراف آبشار و لذت بردن از زیبایی های اطراف یاد همنورد سفر کرده مان مرحوم فرود اسکندریان را گرامی داشتیم . در ساعت 15:30 پس از حمل زباله ها به محل پارک زباله ها به داخل نیسانی که از قبل توسط سرپرست هماهنگ شده بود ، در ساعت 16:20 سوار بر ميني بوس به سمت اصفهان برگشتیم در مسیر برگشت در کنار مزرعه ایی توقف نموده و جلسه انتقاد و پیشنهاد برگزار کردیم . همه دوستان از اجرای برنامه راضی بودند . دوستی پیشنهاد داد اقدام به تهیه انبرک بلند بکنیم که برداشتن زباله ها راحت تر باشد . و دیگری پیشنهاد داد بعد از برنامه اقدام به نصب اطلاعیه نماییم شاید تلنگری باشد تا برای مدتی هم که شده کمتر زباله رها شود . دوست نوجوانی پيشنهاد داد زباله را در محل جدا سازی کنیم تا هم راحت تر حمل شود و هم خطر کمتری داشته باشد و نهایتا در ساعت 20:30 به اصفهان رسیدیم.